دوران «فانتزی فوتبال» ریاض به پایان رسیده و جای خود را به درکی روشنتر از ضرورت عمل به وعدهها و دستیابی به بازدهی قابلقبول داده است.
به گزارش توسعه گستر از اکوایران، جام جهانی باشگاههای مردان فیفا که بهتازگی در ایالات متحده برگزار شد، از بسیاری جهات قابلتوجه بود؛ و یکی از دلایلش عملکرد تیم عربستانی الهلال بود. هرچند این باشگاه مستقر در ریاض در مرحله یکچهارم نهایی از رقابتها کنار رفت، اما پیشتر موفق شده بود تیم منچسترسیتی از لیگ برتر انگلیس را شکست دهد و برابر غول اسپانیایی، رئال مادرید، به تساوی برسد.
عملکرد الهلال آنقدر چشمگیر بود که برخی آن را نخستین «ابر باشگاه» آسیا نامیدند. در مقابل، یک هوادار انگلیسی فوتبال دیدگاهی متفاوت ارائه داد و گفت: «اگر واقعاً به ترکیب تیم نگاه کنید، بسیاری از بازیکنانش باید در لیگ قهرمانان اروپا بازی کنند.» منظور او مسابقات باشگاهی سطح اول اروپا بود، نه نسخه آسیایی آن، نشانهای از اینکه بسیاری از مردم خارج از خلیج فارس هنوز شناخت چندانی از فوتبال این منطقه ندارند.
به گزارش امواج مدیا، الهلال مدتهاست که هم غولی بینالمللی و هم نهادی ملی در عربستان سعودی بهشمار میآید. این تیم در تاریخ لیگ قهرمانان آسیا، در قالبهای مختلفش، چهار بار قهرمان شده است؛ بیش از هر باشگاه دیگری در قاره. در رقابتهای داخلی نیز ۱۹ بار قهرمان لیگ عربستان شده و بهطور معمول ورزشگاه خانگی سنتی خود، ورزشگاه بینالمللی ملک فهد با ظرفیت ۵۸ هزار نفر را پر کرده است.
شتاب تغییر
الهلال تنها باشگاه موفق عربستان نیست. الاتحاد، باشگاه پیشروی جده نیز با ده قهرمانی لیگ عربستان رقیب سرسختی بهشمار میرود. با این حال، علیرغم موفقیتها و درخشش فوتبال عربستان، باشگاههای این کشور در گذشته اغلب زیانده بوده و برای ادامه حیات به کمکهای مالی دولتی وابسته بودند. این وضعیت فرهنگی از ناکارآمدی به وجود آورد و باعث شد نیازی به مدیریت مالی و تجاری سالم احساس نشود.
با ظهور محمد بن سلمان، همهچیز شروع به تغییر کرد. در چارچوب تلاشهای ولیعهد برای دگرگونی کشور، تمرکز بر تنوعبخشی صنعتی، رشد اقتصادی و افزایش بهرهوری ملی، فوتبال نیز در معرض این روند تغییر قرار گرفت. در سال ۲۰۱۶ برنامه خصوصیسازی باشگاهها با این منطق که باشگاههای خصوصی یا باید پیشرفت کنند و درآمدزایی داشته باشند یا از بین بروند، آغاز شد.
خصوصیسازی باشگاهها تا سال ۲۰۲۳ همچنان در مراحل اولیه باقی مانده بود؛ در همین حال، انتظارات دولت از فوتبال برای ایفای نقشی تحولآفرینتر افزایش یافت. در سال ۲۰۱۸، برای نخستین بار به زنان و دختران اجازه داده شد به استادیومها بروند. همچنین، برخی از اتحادیههای فوتبال خارجی بهویژه از ایتالیا و اسپانیا شروع به برگزاری مسابقات سالانه در عربستان کردند. علاوه بر این، صحبتهایی از تمایل مقامهای ریاض برای ارائه پیشنهاد میزبانی جام جهانی مردان فیفا بالا گرفت.
بیشک با نگاه به آنسوی مرزها و تجربه قطر، بن سلمان از تأثیر دگرگونکننده ورزش آگاه بود. هرچند دوحه با جنجالهایی در زمینه حقوق بشر و مسائل دیگر مواجه شد، اما آشکار بود که فوتبال میتواند ابزاری برای برندسازی ملی، نمایش قدرت نرم و اهداف دیپلماتیک باشد. خود بن سلمان پیشتر از آسیب اعتباری که عربستان در سه دهه گذشته متحمل شده سخن گفته بود؛ آسیبی که فوتبال میتواند در ترمیم آن نقشی ایفا کند.
نوع متفاوتی از «خصوصیسازی»
وقتی طرحهای خصوصیسازی باشگاههای فوتبال در عربستان سرانجام به ثمر رسید، این اتفاق به شیوهای غیرمتعارف رخ داد. معمولاً تصور خصوصیسازی با مکتب شیکاگو و دکترین بازار آزاد تاچریستی پیوند خورده است. اما در لیگ برتر عربستان (Saudi Pro League)، مالکیت باشگاهها به نهادهای دولتی منتقل شد. برای نمونه، چهار باشگاه از جمله الهلال و الاتحاد، اکنون تحت مالکیت «صندوق سرمایهگذاری عمومی» قرار دارند. در همین حال، شرکت ملی نفت عربستان، آرامکو، کنترل باشگاه القادسیه را بر عهده گرفت.
این مدل «دولتی-خصوصی» قرار است باشگاهها را همزمان بر اولویتهای ملی متمرکز نگه دارد و در عین حال آنها را به سمت شیوهای تجاریتر از اداره سوق دهد. آغاز سال ۲۰۲۳ جهتگیری استراتژی عربستان آشکار شد؛ زمانی که النصر ریاض ستاره پرتغالی، کریستیانو رونالدو را از منچستریونایتد به خدمت گرفت. به عنوان بخشی از قرارداد، رونالدو پذیرفت که سفیر و اینفلوئنسر رسانههای اجتماعی برای عربستان شود.
انتقال رونالدو نماد جاهطلبیهای تجاری عربستان بود: اگر کسی بخواهد از فوتبال پول دربیاورد، باید محصول باکیفیتی ارائه دهد که مردم خواهان آن باشند. با گذشت سال، باشگاههای لیگ برتر عربستان بازیکنان خارجی بیشتری جذب کردند: کریم بنزما از فرانسه که از رئال مادرید به الاتحاد پیوست، روبرتو فیرمینو برزیلی که از لیورپول به الاهلی منتقل شد و جورجینیو واینالدوم هلندی که از پاریسنژرمن به الاتفاق پیوست.
تقاضا برای پیراهنهای النصر در سراسر جهان بهسرعت اوج گرفت و کارشناسان صنعت درباره ارزش احتمالی قراردادهای پخش جدید لیگ عربستان گمانهزنی کردند. کمپینهای پرزرقوبرق در شبکههای اجتماعی بهراه افتاد که به فضای هیجان و گمانهزنی ناشی از امضای قرارداد رونالدو دامن زد.
خیلیها شروع کردند به صحبت درباره پایگاه هواداری جهانی فوتبال عربستان و سرمایهگذاریهای خارجیای که جذب خواهد شد. برای نمونه، انتظار میرفت شرکتهای خارجی باشگاهها را اسپانسر کنند یا سهامدار آنها شوند. تمام اینها بخشی از طراحی یک اکوسیستم ورزشی جدید داخلی بود که محمد بن سلمان تأکید داشت در نهایت سه درصد اقتصاد عربستان را تشکیل خواهد داد.
پرسشها آغاز میشوند
تا سال ۲۰۲۴، پرسشهایی مطرح شد؛ چرا که بازدهی اولیه سرمایهگذاری کمتر از حد انتظار بود. بازیکنان خارجی میآمدند و میرفتند، درآمدهای تجاری لیگ برتر عربستان آنچنان قوی نبود و انتقادها از کشور شدت گرفت. افزون بر این، ترکیبی از سفتهبازیهای حریصانه، نوسان قیمت نفت و هزینههای فزاینده پروژهها باعث شد دولت ترمز خرجها را بکشد، هم در فوتبال و هم بهطور کلی در عربستان.
توجهها همچنین معطوف شد به کسب میزبانی جام جهانی مردان ۲۰۳۴ فیفا که کشور رسماً برنده آن شد. این امر نیازمند تغییر جهت استراتژی فوتبال عربستان به سمت برگزاری رویدادها شد، به این معنا که فعالیتهای تجاری باشگاهها به شکلی که خیلیها انتظار داشتند، توسعه نیافت. در واقع، با نزدیک شدن به پایان پنجره نقلوانتقالات تابستانی، ناظران صنعت هنوز در انتظار انتقالی در سطح قرارداد رونالدو هستند.
اگر انتقال رونالدو به عربستان در سال ۲۰۲۳ نمادی از جاهطلبی بود، تمدید قرارداد او با النصر در تابستان امسال تصمیمی سنجیدهتر به نظر میرسد. اما جایگاه امروز عربستان همین است: دوران «فانتزی فوتبال» به پایان رسیده و جای خود را به درکی روشنتر از ضرورت عمل به وعدهها و دستیابی به بازدهی قابلقبول داده است.
در همین حال، الهلال فصل جدید فوتبال را در حالی آغاز خواهد کرد که پس از موفقیتهایش در جام جهانی باشگاهها، خود را پادشاه فوتبال عربستان احساس میکند. این تیم با ۳۴ میلیون دلار جایزه نقدی، خزانهاش را تقویت کرده و درآمدهایش که پیشتر به ۳۰۰ میلیون دلار رسیده بود افزایش یافته است. همین امر باعث گمانهزنی درباره جذب نامهای بزرگ جدید شده، هرچند این درآمدها هنوز فاصله زیادی با درآمد سالانه ۱.۲۳ میلیارد دلاری رئال مادرید دارند.
فوتبال عربستان بهاحتمال زیاد به این زودیها به شور و هیجان مقطعی سال ۲۰۲۳ بازنخواهد گشت، هرچند به نظر میرسد تعهد عربستان به هزینهکرد در این ورزش همچنان ادامه خواهد داشت، بهویژه با توجه به تدارکات جام جهانی ۲۰۳۴ و هزینههای سنگین مرتبط با آن.
در تصویر کلی، باشگاههای داخلی تا حدی دگرگون شدهاند، هرچند هنوز با چالشهای بسیاری روبهرو هستند. اینکه آیا بازدهی این هزینهها در نهایت ملموس و مالی خواهد بود یا ناملموس و اعتباری، موضوعی است که باید در آینده روشن شود.